پیوندها
- همینه که هست
- پری سا
- با کی بودی؟؟؟
- دختری با دامن حریر
- Together!!
- بــلنــــــــــدترین
- دلنوشته
- فسقلی
- یادداشتهای مامای جوان
- یه همسر دارم
- آوادخت
- ناهیـــــــــــــــد کوچولوو
- دور خواهم شد از این خاک غریب
- دکتر تاراس
- یک فنجان سکوت
- من و حرفای دلم
- دستهایم زیر چانه
- بانوی درخشان ایرانی
- دوستانه
- گــَس ِ گــَسْ مــثـــل ِ ...
- just real madrid
- برای همیشه
- سکوت مرداب
- شعر نو و جملات قصار
- یادداشتهای دختر گُلفروش مترو
- نداشته انه
- عشق واهی
- Starting point
- کلبه ی تنهایی من
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- فروشنده 46
بایگانی
- تیر 1390 1
- خرداد 1390 6
- اردیبهشت 1390 5
- فروردین 1390 3
- اسفند 1389 6
- بهمن 1389 3
- دی 1389 7
- آذر 1389 11
- آبان 1389 4
آمار : 49892 بازدید
Powered by Blogsky
تاکسی
تو مغازه نشسته بودم و از بیکاری به بیرون خیره شده بودم که یه صحنه ی اکشن اما ناخوشایند دیدم ...
یه تاکسی جلوی مغازه با سرعت نگه داشت. دو تا خانوم صندلی عقب نشسته بودن
راننده پیاده شد در ماشین رو باز کرد این خانومها رو کشید بیرون ...
این خانومها کلی وسیله هم داشتن تو صندوق عقب بود...راننده در صندوق عقب رو باز کرد
همه ی وسایل ها رو پرت کرد وسط خیابون.... بعد هم شروع کرد فحش دادن.....(بیییییییییییب)
من دیگه کم مونده بود شاخ در بیارم..
حالا اگه گفتین دعوا سر چی بود؟؟
.
.
خودم میگم: کرایه.
واقعا ارزششو داشت....
-----------------------------
قابل توجه بعضیها : اون پست رمز دار حذف شد.
خیالت راحت شد..؟؟
فروشنده
چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ق.ظ
تواین دنیای مجازی هم زمانی صله رحم انجام میشد که الان خیلی کم شده و بنظر من بیشتربخاطر انه که تعداد دوستان زیاد هستند و وقت کم
حالا منکه نصیحت میکنم خودم تا تونستم خودم انجام دادم که همینجا اگر قصوریاز من سر زده از دوستان پوز ش میخواهم
بیاییم سنتهای خوب قدیم را دوباره زنده کنیم موفق و پیروز باشید
سلام .
وبلاگت خیلی جالبه
همه ی مطالبت رو خوندم.
چه اتقاقایی میفته
چطوری کوچولو ؟
بازم سر بزن
نظر هم بده
اخه فروشنده جون الان گازی که راننده تاکسی ها مجانی میزدن شده متر مکعبی 350 تومن! بنزین هم که شده لیتری 700 تومن! خب بندگان خدا حق دارن عصبانی بشن چون هر چی کار کنن باید خرج گاز و بنزین بکنن دیگه چیزی برای خودشون نمی مونه!
خوب تقصیر اون مسافر بد بخت چیه آخه...؟؟
اا اتفاقایی که بعضن تو تاکسیا می افته خیلی دلخورم ! یه بارم سر پونصد تومن راننده میخواس یه پیر مرد رو که شهرستانی هم بود برگردونه بذارم همون جایی که سوار شده بود !
سلام
خوبی؟
جدی؟!!! این خانوما همش سر این کرایه ی ماشین گیرنااا.
دیده بودم با راننده ها دعوا میکنن.اما نه به این صورتشو
حتما خیلی راننده هه رو اذیتش کردن که اینجور از کوره در رفته.
اون مسافر باید از مازاد یارانه هاش کرایه تاکسی رو بیشتر بده!
اون مازاد رو که باید تو بورس شرکت بده
مردم اعصاب ندارند و دنبال بهانه می گردند ناراحتیشون را سر کسی خالی کنند .حالا کرایه بهانه بوده برای دعوا
وبلاگ جالبی داری و ممنون که سر زدی
سلاااام.خوبید؟نخسته.
چه اعصاب داغونی داشته اون؟!!!!!!!!
لابد اون خانوما هم همینطور فقط نگاش کردن و هیچی نگفتن؟
چیزی هم نداشتن بگن
میگم این علی اقایی که گفتی همون علیرضای خودمونه دیگه؟
با اجازه ی کی اینجا رو میخونی؟؟
بله خواهر زاده ی نابغه ی خودمونه
کمی فرهنگ سازی واسه ملت شه بد نیست!
البته با طرح یارانه ها کمی! تخلف از کرایه های مصوبه هم دیده میشه!
چند روز پیش یه تاکسی مسافت کوتاهی منو دوستمو برد. اول گفت 500 تومن بعد که پول بهش دادم گفت 700 تومن آخرش که بقیه پولمون رو پس داد گفت 750 حساب کردم رند شه!
من و دوستم
شما هم ۵۰ دیگه میذاشتید روش که حسابی رند بشه
بد حرف زدن همون بی ادبیه دیگه
این روزا!!!!!!!
پول چه میکنه!بی نزاکتی عذاب آوره!!!!!!
آره خیالم راحت شد. شب بدونِ کابوس میخوابم دیگه
چه راننده تاکسیـــ ِ خشنی
جای اون خانوما بودم یه فیلیپینی مهمونش میکردم که ناسزاهایش رایگان نباشد
حالا جدا از شوخی چه میدونیم اون خانوما چقدر از اول حساب کردن که اخرش اینجوری شده
اگه نرخ مشخص باشه اینطوری نمیشه
عجب
چرا لینکم نکردی؟
میخوای منم از لینکستونم حذفت کنم؟
حالا این که شوخی بود ، منو با این اسم لینک کن
دور خواهم شداز این خاک غریب . . .
البته اگه دوسداشتی
سلااااااااااااااام من آپم بدوبدو بیا
اقای فروشنده منم وبلاگ نویس شدم!
خوشحال میشم بهم سر بزنی :
http://ehsanhp.blogsky.com
سلام خوفی؟؟؟؟؟؟؟؟/
آپم یه سر بزن
عجبا
حالا یکی برام تعریف میکرد که:
تو اتوبوس نمیدونم چی شد که یه خانمه با یه آقایه دعواش شد و خانمه بدون هیچ مقدمه ای یه چک زد تو صورت آقایه....و آقایه هم نامردی نکرد دوتا نر و ماده زد
مردم چرا اینجوری شدن؟
راستی سلام
خانومه آقاهه رو انداختش بیرون...
عجب خانومه آقایی بوده
علیک سلام
خانما رو دست کم نگیریدا
میخواین خودم یه کف گرگی بیام؟
بله با این سوژه هایی که دارم
واقعا نباید توانایی هاشونو دست کم بگیرم
------------------------
حالا نزنی ما رو
میخواستن از اول کرایه رو مشخص کننند
دیگه اینجور مشکلی پیش نمیومد